در میان تیتر ها
| گفتوگو با محسن شريفيان سرپرست گروه ليان: |
| برخي گروهها تنها ويتريني براي جشنواره هستند |
| نويسنده : ليلا رضايي |
|
گروه ليان به سرپرستي محسن شريفيان پاي ثابت سالهاي متمادي جشنواره موسيقي فجر است. اين گروه به عنوان پرچمدار موسيقي نواحي همواره حامياين بخش از موسيقي بخصوص موسيقي جنوب كشور و بوشهر بوده است. به گفته محسن شريفيان؛ ليان تاكنون در بيست دوره از جشنواره حضور داشته است وامسال قرار نبود حضور داشته باشد. اما حرف و حديثها پيرامون عدم حضور اين گروه در جشنواره، شريفيان را بر آن داشت تا با حضور ليان خط بطلاني بر تماميشايعات بكشد. با اودر اين خصوص گفتوگوكردهايم: ليان قرار نبود در جشنواره حضور داشته باشد اما به يكباره خبر از حضور اين گروه در جشنواره موسيقي فجر رسيد.چه اتفاقي افتاده است؟ با شرايط حضورتان مخالفت شده بود؟ اتفاق خاصي نيفتاده است. مخالفتي هم نبوده است. حرف من اين است كه اگر قرار است ما در جشنواره شركت كنيم واز آن حمايت كنيم، كه وظيفهيمان هم هست حمايت كنيم و اين كار را هم انجام دادهايم. كما اينكه من از نهمين دوره جشنواره حضور داشتهام و اين كم سالي نيست، 20 سال. وليكن ما معتقديم بايد اين جشنواره برخي از روشهاي خود را عوض كند تا هم به نفع ما باشد كه شركت ميكنيم و هم به نفع خودش باشد.اين اتفاق متاسفانه نميافتد. مثلا چه چيزهايي بايد تغيير كند؟ ما بايد كمك كنيم به جشنواره كه به جايگاه خودش برسد بعداز اين همه سال. ما چيز زيادي هم نميخواهيم از جشنواره! جشنواره فقط بايد يك سري استانداردها را رعايت كند تا برسد به يك جشنواره بزرگ. خيلي از گروهها هستند كه در حد بينالمللي هستند وجشنواره بايد از آنها استفاده بهينه كند ولي اين اتفاق نميافتد. مسوولان جشنواره بايد براي اجراهاپيش از جشنواره نشست آسيب شناسي و نقد و بررسي برگزار كنند و نظر كساني كه سابقه دارند در اين حوزه را بشنوند ولي اين كار را نميكنند. براي مثال اين جشنواره ميتواند براي گروههاي مختلف نشست خبري برگزار كند تا آنجا حرفهايشان را بزنند. دقيقا مانند جشنواره فيلم و تماميجشنوارههاي ديگر دنيا به برگزاري نشست در حضور خبرنگاران اقدام كنند اگر هم نميتوانند اين كار را بكنند، مديران گروهها را دعوت كنند تا طي يك نشست حرفهايشان را بزنند، كاري كه تمام فستيوالهاي دنيا انجام ميدهند. همه هنرمندان در اين نشستها از مشكلات خود و گروهشان ميگويند و با هم به تعامل ميرسند. اما در ايران ما محدود ميشويم به يك سري برنامه كه اجرا ميشوند و تمام ميشوند. آنهايي كه در جشنواره شركت ميكنند و به آن كمك ميكنند مثل گروه ما، بدون تعارف بگويم گروه ما به جشنواره سود مالي ميرساند. جشنواره پولي براي ما خرج نميكند بلكه ما به آن سود ميرسانيم. اين را درطول برنامههايي كه تاكنون داشته ايم ثابت كرده ايم. خوب در مقابلش امتيازاتي بدهند به گروههايي مثل ما كه داريم كار ميكنيم. هر سال ما نياييم پيش شما مجوز بگيريم هم خودتان را اذيت ميكنيد و هم ما را! براي يك اجراي ساده ارگاني ما بايد مجوز بگيريم. خوب يك امتيازاتي براي ما كه سالهاست در جشنواره حضور داريم و شركت ميكنيم قائل شويد.اين درخواست زيادي نيست. اگر مسافرت خارجياي هست كه قرار است دوتا گروه بفرستند خوب از گروههايي مثل ما استفاده كنيد كه سالهاست داريم فعاليت ميكنيم ولي عملا اين اتفاق نميافتد و گروههايي به خارج از كشور اعزام ميشوند كه نه تنها شناخته شده نيستند بلكه شايد واقعا مطرح باشند و حتي شايد تاكنون كنسرتي هم برگزار نكرده باشند و بيلان كاري نداشته باشند. ما نميگوييم از گروههاي ديگر استفاده نكنند و اتفاقي نيفتد براي گروههاي ديگر اما تكليف ما چه ميشود؟ در چند سال گذشته واقعا براي گروهي مثل ليان چه كار كرده اند، چه اتفاقي برايش افتاده است؟جشنواره بايد ويتريني براي ما باشد اما عملا ميبينيد برخي از گروهها ويتريني هستند براي جشنواره! در حال حاضر ليان ويتريني براي جشنواره به حساب ميآيد؟ دقيقا! ما نميخواهيم منكر زحمات دوستانمان در جشنواره بشويم، ميدانيم اينها هم مشكلات بسياري دارند، حتي شنيدهايم كه صداوسيما اعلام كرده است كه هيچ مانوري بر روي اين جشنواره نميدهد، ميدانيم ما مشكل داريم و امكاناتي كه جشنواره فيلم دارد را نداريم اما خودمان ميتوانيم مايه بگذاريم. ما نبايد كاري كنيم كه جشنواره فجر بيلان كاري مديريتي شود. اين صحيح نيست. بعد هم اگر يك گروه نميخواهد بيايد بايد يك گروه ديگر را جايگزين آن كنند اما عملا ميبينيدكه هيچ گروهي دعوت نميشود. وقتي ما معتقديم جشنواره موسيقي فجر جشنواره بزرگي است چرا بايد نقش موسيقي اقوام ايراني در آن كمرنگ باشد؟ امسال فقط يك گروه محلي از بين 120 اجرا به موسيقي اقوام ايران ميپردازد. با اين اوصاف فكر نميكنيد عدم حضور شما در جشنواره نتيجه مثبتي نخواهد داشت؟ بهتر نبود در تهران هم حضور داشتيد؟ ما نميگوييم بهتر نيست يا بدتر نيست. يك موقع ما در جشنواره حضور پيدا ميكنيم كه مطلبي را بگوييم . ما در بدترين شرايط جشنواره را تنها نگذاشتيم، البته نميخواهم اشاره كنم به شرايط سخت جشنواره در دورههاي گذشته، ميخواهم بگويم اگر من در جشنواره شركت نميكنم دليلش اين نيست كه ميخواهم جشنواره را تنها بگذارم كما اينكه متهم شدم به اين كه ميخواهم جشنواره را تنها بگذارم.همين باعث شد تصميم بگيرم در شيراز حضور داشته باشم. ما به جاي يك سئانس دو سئانس برگزار خواهيم كرد كه بليت هر دوسئانس به فروش رفته و قرار بر اين است تا يك سانس ديگر نيز اضافه شود. اين استقبال نشان دهنده چيست؟ چرا ما نقش موسيقي اقوام ايران را كمرنگ ميكنيم؟ وقتي كه ما هنوز نميتوانيم جايگاه ملي يك جشنواره را حفظ كنيم چگونه ميخواهيم آن را بينالمللي كنيم؟ ما قبول داريم در دولت تدبير واميد هستيم اما باور كنيد خسته شديم چرا كه هميشه اين چيزها بوده است و ربطي به اين ندارد به دولت اميد ندارد. ما هر سال ميشنويم كه بودجه نيست. هر سال ميشنويم كه ميگويند از موسيقي بوميبراي سال آينده استفاده ميشود اما اين اتفاق نميافتد. امسال اولين سالي نيست كه من ميآيم و اعتراض ميكنم. در سالهاي گذشته هم هميشه ابراز تاسف كرده ام از اينكه من تنها نماينده موسيقي بوميايران هستم. هميشه از اين موضوع ابراز تاسف كرده ام. اين نيست ما بگوييم چون جشنواره موسيقي نواحي نيست ما نبايد شركت كنيم. اولا كو جشنواره؟ چند سال است كه به دلايل مختلف برگزار نميشود. دوما ؛ اگر باشد! ما نميگوييم موسيقيهاي ديگر نباشد اما همه ميدانند كه آنها چقدر تبليغات در سطح دنيا دارند! يك نوازنده ويلون اگر بخواهد كاري بكند در سطح دنيا چقدر رويش مانور ميدهند اما موسيقي اقوام ايراني است كه نياز به جايگاه دارد. بايد شما نگاه كنيد در اين چند سال گذشته مديران دورههاي گذشته مركز موسيقي چقدر شعار دادند موسيقي اقوام ايراني و هر مديري تا پست گرفت گفت موسيقي اقوام ايراني! امادر عمل بهايي به آن داده نشد. يك زمان آقاي ميرزماني، يك زمان دكتر ارجمند و... هر بار يك نفر ميآيد. مثلا دكتر ارجمند برنامههاي خوبي دارد ولي ما چه تضميني داريم براي اجراي برنامه ايشان . ما بايد يك راه پيدا كنيم كه از اين بحران نجات پيدا كنيم. جشنواره در آمد زاست. اين جشنواره موسيقي فجر واقعا خيلي استقبال ميشود و ما بايد قدر استقبال مردم را بدانيم. شما نسبت به سينما در نظر بگيريد اغلب سالنهاي سينما طي اين سالها 20-30 نفر تماشاچي داشتهاند منهاي بعضي از فيلمها! اما اينجا تمام سالنهاي شما پر ميشود، مردم استقبال ميكنند، برج ميلاد پر ميشود و بليتها به فروش ميرود پس ما بايد بپردازيم به اينكه اين جشنواره جايگاه خود را پيدا كند. اين ضعفهاي عمومياست كه مردم ميتوانند ببينند، ضعفهاي داخلي هم وجود دارد. يك گروه از فلان منطقه به جشنواره ميآيد طي اين همه سال كه من درجشنواره شركت كردهام يك بار دبير جشنواره را در اجراها نديدم كه لااقل يك تشكر كند. من 20 سال است شركت ميكنم و يك بار دبير جشنواره را نميبينم. اين يعني چه؟ ولي من بارها براي اجراهايم به آمريكا رفته ام و به محض ورودم رييس جشنواره در فرودگاه خير مقدم ميگويد. خوب يك هنرمند چه ميخواهد؟ هنرمند احترام ميخواهد. اين است كه ما كمتر شاهد اين احترامها بوده ايم. نهايتا يك لوح تقديري اهدا كردهاند به يك هنرمند و تمام شده است، تازه لوح تقدير را هم يك سال بعد دريافت ميكنيم. اينها همه بي انضباطي است. نكته ديگر هم اين است كه اگر اعتراض هم کني به جاي اينكه بنشينند و بررسي كنند كه اين هنرمند چه ميگويد، جبهه گيري ميكنند پس بايكوتش كنيم. نكنيد اين كار را! به جاي اينکه بايكوتش كنيد. بنشينيم و ببينيد حرف اين چيست؟ چرا كسي كه 20 سال سابقه حضور در جشنواره شما را دارد حق ندارد با شما صحبت كند؟خوب سابقه من از خيلي از مديرهاي شما كه بالاتر است. ديگر چه كسي بايد حرف بزند؟ نبايد جشنواره از مهجوريت اقوام ايراني سوءاستفاده كند، چون اهالي اين موسيقي كاري به هيچ چيز ندارند و ميآيند ساز خودشان را ميزنند و ميروند. هنرمند موسيقي بوميايراني حرفش را نميزند اما مدام شعار ميدهيم موسيقي محلي ايراني فلان و بهمان است و ريشه همه موسيقيهاست. موسيقي اقوام ايراني موسيقي ملي ايران است. چرا موسيقي آذربايجاني نبايد در جشنواره باشد؟ مگر ما كم آذري در تهران داريم؟ چرا موسيقي كردي نبايد باشد؟ چرا موسيقي سيستاني نيست؟ ما يك ميهمان خارجي داشته باشيم چه چيزي از موسيقي ايران ميخواهيد نشانش بدهيم ؟ ميخواهيم بگوييم ما كه هستيم؟ اينها همه درد است. اينها بيايند حرفهاي ما را بشنوند، اگر ما اشتباه ميگوييم بگويند شما داريد اشتباه ميگوييد. شما بايد نگاهي به اختتاميهها بيندازيد. در اين اختتاميهها هيچ كمكي به جشنواره نميشود. مقايسه كنيد با جشنوارههاي خارجي كه هميشه مشكلات موسيقي را مد نظر قرار ميدهند و هنرمنداني كه مشكل دارند مطرحش ميكنند. گروههاي ناشناس را به مردم معرفي ميكنند كاري كه كن با تقدير از فيلم «گذشته» اصغر فرهادي براي سينماي ايران انجام داد. اما اينجا اصلا هيچ خبري نيست.آيا واقعا اينها نميدانند ما چه مشكلاتي داريم؟ آيا نميدانند جشنواره چه مشكلاتي دارد؟ ما ميگوييم طوري شود كه حرمت اهالي موسيقي نگه داشته شود و اين قدر نقدهاي جانبدارانه نكنيم. مدام سركوفت نزنيم . تا حرف ميشود ميگوييم از موسيقي اقوام ايراني استقبال نميشود. چرا اين اتفاق نميافتد؟ چرا يك بار به كسي که دست به انتخاب زده نقدي واردنميشود؟ چه تبليغاتي شده است و در طول سال چه شده كه مردم به تماشاي كنسرت اقوام ايراني نميروند؟ كه البته من نميپذيرم. چون ما نمونهاي از اقوام موسيقي ايراني هستيم. آيا تا به حال سالن اجراي ما خالي بوده است؟ چه زماني با دعوت از گروه ليان ضرر مالي داشتهاند؟ اگرهم اتفاقي افتاده به اين دليل است كه خودمان رعايت نكرديم و تعريفان از موسيقي اقوام ايراني بد بوده است. كساني براي موسيقي اقوام ايراني تصميم گرفتهاند كه جزو موسيقي اقوام ايراني نبوده اند. وقتي نباشي نميفهمي! ميآيي به زعم خودت يك پيشكسوت موسيقي اقوام ايراني را به جشنواره ميآوري و ميخواهي به خيال خودت خدمت كني اما با اين كارت به ما لطمه ميزني!چون پيشكسوت سن نديده است. صحنه كسي را ميخواهد كه بتواند مخاطب را مديريت كند. اين كار را ميكني و چهار تا جوان هم ميبينند و ارتباط برقرار نميكنند. ما حق نداريم ضعف خودمان را به گردن موسيقي اقوام ايراني بگذاريم. بايد بنشينيم برنامه ريزي و كار كنيم. ببينيم ما براي معرفي اين موسيقي چه كردهايم؟ شما براي جشنواره چه كردهايد؟ ما هر سال به اين جشنواره كمك ميكنيم و باعث پر رونق شدن آن ميشويم. دوست دارم چراغ جشنواره روشن باشد و خاموش نشود. ميدانيم جشنواره به سختي دارد برگزار ميشود اما نبايد متهم شوم به اينكه با يك بار شركت نكردن ميخواستم جشنواره را تحريم كنم در دولت جديد. واقعا اين حرفها نيست و ما دلمان براي جشنواره ميسوزد. تعصبي كه من روي جشنواره موسيقي فجر دارم و خاطراتي كه از آن دارم كمتر كسي دارد. به هر حال قديميترين نوازندهاي هستم كه در جشنواره موسيقي فجر حضور داشته است. ما بايد ايدههاي خود را در جشنواره پياده كنيم تا بتوانيم به بهتر شدن آن كمكي كرده باشيم. حتي ميتوانيم اجازه بدهيم مردم و منتقدان هم درباره اين موسيقي حرف بزنند تا ازاين تك بعدي در بيايد. 29 سال است كه جشنواره دارد برگزار ميشود بايد كار را بر اساس نياز مردم اجرا كنيم. چند بار ميهمان خارجي آورديد تا موسيقي اقوام ايراني را ببيند؟ خيلي حرف است در اين باره! 29 سال گذشت و هر سال شما شنيديد. نبايد سال بعد يك نفر بيايد و مدير مركز موسيقي شود و عذرخواهي كند كه من ميخواهم سال بعد موسيقي اقوام ايراني را بيشتر و پر رنگتر كنم. چرا؟ يك مقدار منطقي باشيم. در آخر با تمامي اينها ميگويم دست عوامل درد نكند. ما ميبينيم زحمت ميكشند اما ميگوييم اين حركت لاكپشتي سريعتر جلو برود. |
محسن شریفیان(زاده ۱۳۵۴ در بندر بوشهر) خواننده، نوازنده، آهنگساز و پژوهشگر موسیقی ایرانی است.او دارای لیسانس علوم اجتماعی با گرایش پژوهشگری اجتماعی میباشد.وی نوازندگی سازهای موسیقی بوشهر را با ساز نیانبان و نیجفتی از سال ۱۳۷۱ شروع نمود و در سال ۱۳۷۲ با تشکیل گروه موسیقی لیان فعالیت حرفهای خود را آغاز کرد. شریفیان از سال ۱۳۷۴ با چاپ اولین مقاله خود در هفته نامه آینه جنوب پژوهش در موسیقی جنوب کشور را آغاز نمودهاست.