گران ترین بلیط کنسرت موسیقی بومی برای لیان

گران ترین بلیط کنسرت موسیقی بومی برای لیان
عکسهای موسیقی ایرانیان از کنسرت پرشور گروه «لیان» با حضور خانواده خیام!

موسیقی ایرانیان – سودا مولائی: کنسرت گروه موسیقی لیان، شامگاه 28 اردیبهشت‌ماه برگزار شد و این گروه به سرپرستی محسن شریفیان به خیام‌خوانی پرداخت.

به گزارش خبرنگار موسیقی ایرانیان، این اجرا در تالار وحدت  آغاز شد و گروه لیان  که در حال گسترش فضای موسیقی بوشهر است با استقبال گسترده مخاطبین به روی صحنه رفت.

از اینجا می توانید گزارش مشروح خبرگزاری مهر از کنسرت لیان را مشاهده نمایید. همچنین در ادامه عکسهای موسیقی ایرانیان (آیدین پور ایمان) از این کنسرت را دنبال کنید.


ادامه نوشته

موسیقی ایرانیان – عاطفه بزرگ نیا: گروه موسیقی «مروارید لیان» بوشهر یکی از گروه‌هایی است که طی چند سال اخیر محبوبیت بالایی در بین علاقه‌مندان به موسیقی نواحی درسراسر ایران کسب کرده و حتی آوازه اش به آن سوی مرزهای کشور هم رسیده است. این گروه که در سال 1372 به همت محسن شریفیان، خواننده، نوازنده، آهنگساز و پژوهشگر موسیقی تشکیل شد تا کنون 9 آلبوم به بازار موسیقی عرضه کرده و کنسرت‌های متعددی در داخل و خارج کشور اجرا کرده است.sharifian

 

 

 

کنسرت آتی گروه لیان در تالار وحدت که 28 اردیبهشت ماه در قالب جشنواره سه گانه خلیج فارس برگزار خواهد شد، فرصتی به دستمان داد تا گفت‌ و گوی کوتاهی داشته باشیم با محسن شریفیان، سرپرست گروه لیان که در زیر می‌خوانید:

آقای شریفیان، در اواخر فروردین ماه امسال جشنواره موسیقی نواحی خلیج فارس در کرمان برگزار شد که جنابعالی به برگزاری آن معترض بودید، اما درست چند روز بعد از آن  در جشنواره سه گانه خلیج فارس در کنار دو گروه دیگر موسیقی به اجرای برنامه می‌پردازید؛ علت آن اعتراض و این مشارکت چیست؟

من به برگزاری آن جشنواره در استان کرمان معترض بودم. این برنامه که به موسیقی خلیج فارس اختصاص دارد، می‌توانست در یکی از استان‌های حاشیه خلیج فارس برگزار شود تا نگاه مردم و مسئولان این مناطق به موسیقی تلطیف شود؛ به همین دلیل نپذیرفتم، چون اولویت باید روی استان‌های خلیج فارس باشد. اما جشنواره سه گانه هیچ ارتباطی با آن جشنواره ندارد و من با کمال میل به عنوان نماینده موسیقی خلیج فارس در برنامه ای که مزین به نام خلیج فارس است شرکت می‌کنم.

چه قطعاتی در این کنسرت اجرا خواهد شد؟

طبق روال کنسرت‌های گذشته فیوژنی از موسیقی منطقه بوشهر برای علاقه مندان آماده کردیم. البته من همیشه دوست دارم مخاطبم را سورپرایز کنم. باید تا روز اجرای کنسرت صبر کنید.

چه خبر از آلبوم جدید گروه لیان؟

آلبوم جدید لیان «دینگومارو» نام دارد که به زودی به همت شرکت ترانه شرقی وارد بازار خواهد شد.

آیا محدودیت‌هایی که در برخی کنسرت‌های گذشته لیان اعمال شد رفع شده است؟

بخشی از محدویت‌ها در حوزه موسیقی کشورمان طبیعی است و برای ادامه فعالیت در این حوزه باید آنها را بپذیریم، اما برخی مواقع این محدودیت‌ها منجر به حذف اجزایی از برنامه گروه لیان می‌شوند که در واقع این اجزا چیزی نیست جز فرهنگ، کار و پوشش مردم منطقه بوشهر. ما حذف اینها را جایز نمی‌دانیم و خوشبختانه در کنسرت آتی مشکلی از این بابت نداشتیم.

اخیرا تجمعاتی علیه برنامه‌های گروه لیان در بوشهر اتفاق افتاد که موانع و مشکلاتی بر سر راه فعالیت شما در بوشهر به وجود آورد. آیا این موانع همچنان وجود دارد؟

راستش نمی‌خواهم فاز منفی به مخاطب بدهم و باعث معروفیت بعضی افراد در منطقه بشوم. فکر می‌کنم مسائل بسیار مهم‌تری در جامعه ما وجود دارد که مردم بخواهند علیه آن تجمع کنند و صدای اعتراضشان را به گوش دیگران برسانند. ما ترجیح می‌دهیم همچنان سکوت کنیم؛ هرچند یک سری  اقدامات قانونی در این خصوص در جریان است، ولی ما جز دعا چیزی بلد نیستیم.

به عنوان پایه گذار و سرپرست گروه، آینده لیان را چگونه می‌بینید؟

اگر دچار محدودیت نباشیم به کارمان ادامه می‌دهیم، همانطور که طی این 20 سال کار کردیم. اما به رغم همه این محدودیت‌ها جا دارد  از سرپرست دفتر موسیقی آقای پاشایی و همچنین از حمایت‌های دکتر حمید شاه آبادی، معاون هنری وزیر ارشاد، تشکر کنم؛ ایشان نه تنها از موسیقی ما، بلکه از موسیقی بومی‌ ایران حمایت کردند.

یادآوری می‌شود کنسرت‌های سه‌گانه خلیج فارس طی 3 شب به شرح زیر برگزار خواهد شد:

- 21 اردیبهشت ماه، کیوان ساکت و سالار عقیلی در تالار وحدت

- 26 اردیبهشت ماه، فرمان فتحعلیان در سالن میلاد نمایشگاه بین المللی

- 28 اردیبهشت ماه، گروه لیان بوشهر در تالار وحدت

لینک مطلب ... موسیقی ایرانیان

حضور خانواده «خیام» در کنسرت گروه موسیقی «لیان»

موسیقی ایرانیان: کنسرت گروه لیان که در قالب جشنواره سه گانه خلیج‌فارس همزمان با روز جهانی خیام برگزار می‌شود که شریفیان می‌گوید که در این جشنواره تمام قد خیام را اجرا می‌کند.

محسن شریفیان (عکس از مهر)

به گزارش خبرنگار موسیقی ایرانیان، این هنرمند که صبح امروز شنبه 21 اردیبهشت در نشست خبری که در خانه هنرمندان برگزار شد گفت که خیام یکی از ژانرهای مطرح بوشهر است و اتفاقی برایم زیباتر از این نیست که خیام را اجرا کنم.

او از مسؤولان خواست همکاری‌های لازم را با او داشته باشند چرا که خیام خوانی از افتخارات موسیقی بوشهر است و تنها جایی که خیام در موسیقی به عنوان یک ژانر شناخته می‌شود بوشهر است.

از سوی دیگر 29 اردیبهشت روز جهانی میراث فرهنگی هم است که شریفیان از مسولان میراث فرهنگی خواست به موسیقی توجه بیشتری کنند و یادآور شد:«تاریخ فقط بنا و ساختمان نیست، موسیقی هم مهم است و همچنین خوشحال می‌شویم که در این کنسرت از حمایت‌های میراث فرهنگی هم بهره‌مند شویم.»

او در بخش دیگری از این نشست گفت که خانواده خیام هم در این کنسرت حضور دارند، طرح این موضوع با تعجب خبرنگاران مواجه شد و شریفیان گفت که این دروغ نیست و خانواده خیام 28 اردیبهشت در تالار وحدت حضور خواهند داشت.

سرپرست گروه لیان در این نشست ترجیح داد که درباره جزییات کنسرتش حرفی نزند چرا که می‌خواهد مخاطبان‌اش را غافلگیر کند.

در کنسرت گروه لیان علاوه بر موسیقی تلفیقی، درشن ‌آنند و پیام رونق هم دعوت شده‌اند تا در این کنسرت گروه لیان را همراهی کنند.

شریفیان در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه برای تبلیغات در زمینه موسیقی بوشهر چه اقداماتی را انجام داده است‌، گفت: «موسیقی ما باید در درجه اول به گوش مخاطب برسد وقتی که تلویزیون کارهای ما را پخش نمی‌کند و همکاری با شبکه‌های ماهواره‌ای ممنوع است، کار کمی دشوار می‌شود.»

سرپرست گروه لیان درباره اقداماتی که در زمینه خلیج فارس انجام داده است‌، گفت: «جشنواره خلیج فارس باید به دور از هرگونه شعار برگزار شود‌، بنده بسیار روی خلیج فارس حساس هستم و در هر فستیوالی که نام خلیج فارس تحریف شده جعلی باشد به شدت واکنش نشان می‌دهم. از جمله جشنواره الجزایر که در این زمینه برخورد کردم.»

علی میرمحمدی مدیر برگزاری جشنواره سه‌گانه خلیج فارس نیز در این نشست تاکید کرد که این جشنواره نخستین دوره‌اش را می‌گذراند و کاملا مستقل و غیر دولتی بوده و جهت ادای دین به خلیج فارس برگزار می‌شود.

 میرمحمدی همچنین گفت: «کنسرت کیوان ساکت در تالار وحدت،‌ کنسرت فرمان فتحعلیان در سالن میلاد نمایشگاه بین‌المللی و کنسرت گروه لیان در تالار وحدت از برنامه‌های ما در این جشنواره است که توسط شرکت هامین گستر آریا برگزار می‌شود و کار کوچک‌اش حمایت از نام خلیج فارس است.

لینک مرتبط ... موسیقی ایرانیان

احیـای موسیقی بومی باید دغـدغـه شود...

چرایی توجه به هنرهای سنتی ایران

احيــاي مــوسيقي بــومي بــايد دغدغــه شــود...

 ثبت و ضبط موسيقي بومي به درك ارزش‌هاي فرهنگي و ويژگي‌ها و معيارهاي زيبايي‌شناختي جامعه كمك شايان توجهي مي‌كند. موسيقي بومي ايران را اگر به عنوان ابزاري كه نمايانگر ارتباط فرهنگي مردم آن منطقه با مناطق مختلف است در نظر بگيريم مي‌توانيم با بررسي ساختار موسيقي به درك دانش فني فرهنگ‌هاي سنتي و بدوي برسيم و بررسي ساختار اينها به درك و شناخت بهتر فرهنگ‌هاي بومي مي‌انجامد.

بررسي نام سازها و اصطلاحات موسيقي بومي مي‌تواند زبان‌شناس را در بررسي زبان و گويش رسمي بوم‌هاي گوناگون كمك كند و به دريافت وي در خصوص نقل و انتقالات واژگاني از فرهنگي به فرهنگ ديگر كمك كند.
موسيقي اقوام به لحاظ حرمت و تقدس نيز مي‌تواند اعتقادات، باورها، آيين‌ها، نمادها و اسطوره‌هاي يك فرهنگ را بازگو كند.
بايد پذيرفت موسيقي اقوام به مثابه يك بناي تاريخي اهميت دارد يعني همان‌طور كه يك بناي تاريخي براي معرفي ميراث يك منطقه از اهميت بالايي برخوردار است موسيقي يك منطقه هم مي‌تواند به همين اندازه به شناخت منجر شود چرا كه موسيقي اقوام حاوي فرهنگ و تاريخ و تمدن آن منطقه است و از اين رو نبايد به موسيقي اقوام تنها به عنوان يك موسيقي نگاه كرد.
با توجه به مسائل گفته شده و درك اهميت و جايگاه اين موسيقي خوشبختانه شاهد اقدامات قابل توجهي از سوي مسئولان در اين حوزه بوده‌ايم، فعاليت‌هايي كه در شناساندن موسيقي اين منطقه بسيار مؤثر بوده است.
هر چند كه اقدامات آذرماه سازمان ميراث فرهنگي در مورد پرونده موسيقي اقوام ايران با چالش جدي روبه‌رو بود و نتوانست به ثبت يونسكو درآيد، البته در يادداشتي با عنوان «موسيقي همه اقوام من در 60 دقيقه» نيز به اين موضوع اشاره كرده‌ام.
واقعيت امر اين است كه در شرايط فرهنگي حاكم بر ايران تنها ثبت و ضبط موسيقي اقوام نمي‌تواند به آن كمك كند بلكه براي بقاي آن بايد با اعمال قانون‌هاي هدفمند اقدام به حفظ موسيقي بومي كرد چرا كه ثبت موسيقي اقوام در سطح ملي يا بين‌المللي به تنهايي نمي‌تواند تغييري در جايگاه موسيقي ايجاد كند بلكه سازمان‌هاي مربوطه و رسانه ملي هستند كه با تمركز و توجه بيشتر به اين حوزه و هنرمندانش مي‌توانند در فضاي بين‌المللي و هجوم موسيقي‌هاي بيگانه و فاقد اصالت مردم را با موسيقي بومي‌شان آشتي دهند.
البته در مرحله اول ثبت و ضبط موسيقي حائز اهميت است. برپايي موزه موسيقي كه خوشبختانه در بعضي شهرهاي ايران وجود دارد (البته تبليغات لازم براي استقبال از اين موزه صورت نمي‌گيرد)، برگزاري جشنواره‌ها كه اجراي هدفمند آن مي‌تواند تأثير بسزايي در حفظ موسيقي بومي داشته باشد (كه متأسفانه جشنواره‌ها نيز با وجود هزينه‌هاي صورت گرفته افق روشني ندارند) و پژوهش نيز يكي از راه‌هاي ثبت و ضبط است كه بايد هدفمند باشد و مورد حمايت قرار گيرد.
اما بايد توجه كرد بعد از ثبت يك اثر فرهنگي در رديف آثار ملي يا بين‌المللي چه اقداماتي بايد انجام گيرد، آيا ثبت در سازمان ميراث فرهنگي ايران يا يونسكو كافي است؟
در اين راستا نيز اخيرا شاهد فعاليت‌ها و تلاش‌هاي مسئولان براي ثبت موسيقي بومي بوده‌ايم اما بايد دانست كه اين امر عزم ملي مي‌خواهد و بايد دغدغه مسئولان، هنرمندان و حتي عامه مردم شود چرا كه احيا و حفظ يك هنر بومي به تنهايي از عهده يك مسئول يا يك هنرمند برنمي‌آيد.
اين روزها كه برخی از كشورها سازهای ما را به نام خود ثبت می کنند، خليج فارس را عده‌اي ديگر براي خود مي‌خواهند و شاعران و اديبان ما را كشورهاي اطراف به نام خود مي‌خوانند بايد به فكر پاسخگويي در برابر نسل آينده باشيم و سنگينی رسالتمان را دريابيم و در اين ميان شايد رسانه‌ها بزرگترين رسالت را بر عهده داشته باشند.
بياييد با خودمان صادق باشيم و بدانيم براي چه كار مي‌كنيم؟!

خواننده، نوازنده، آهنگساز و پژوهشگر موسیقی ایرانی

http://www.iran-newspaper.com/1392/2/17/Iran/5359/Page/20/Iran_5359_20_234114_NewsCut.jpg

روزنامه ی ایران

این موسیقی را باید دید



گفت‌وگو با حبيب مفتاح بوشهري نوازنده سازهاي كوبه‌يي به مناسبت روز ملي خليج فارس
اين موسيقي را بايد ديد


زهره نيلي

بوشهر، سرزمين نخل و آفتاب و شيشه‌هاي رنگي و پنجره‌هاي گره چيني است. با مردمي كه به دريا دل بسته‌اند و روزي‌شان را از آن مي‌گيرند. ماهيگيري مي‌كنند و لنج مي‌سازند و با هر ضربه چكش برتن چوب، با يكديگر سخن مي‌گويند. آن هنگام كه بادبان مي‌افرازند و تور مي‌اندازند و پارو مي‌زنند و آواز مي‌خوانند تا كمتر احساس خستگي كنند؛ آوازهايي كه «ني‌مه» ناميده مي‌شود. زندگي مردم بوشهر، از تولد تا مرگ با ريتم و موسيقي درآميخته؛ وقتي بچه‌ها به دنيا مي‌آيند با صدايي خوش در گوش‌شان اذان مي‌گويند و به گاه مردن نيز با نغمه‌يي خوش و غمگنانه در آغوش خاك، به خواب مي‌روند و آرام مي‌گيرند. براي حاجيان، چاووشي مي‌خوانند و در جشن‌ها و عزاداري‌هاشان از موسيقي بهره مي‌برند. حبيب مفتاح بوشهري، نوازنده سازهاي كوبه‌يي در شهري به دنيا آمده و بزرگ شده كه مردم آن با دريا و ريتم و موسيقي يكي شده‌اند؛ آلبوم «دي زنگرو» كه نزديك به هشت سال پيش به همت مركز «آوا خورشيد» منتشر شده و «پار و پيرار» با همكاري محسن شريفيان، از اين آميختگي سخن مي‌گويند. به بهانه دهم ارديبهشت، روز ملي خليج فارس به گفت‌وگو با اين نوازنده سازهاي كوبه‌يي پرداخته‌ايم؛ اما نه حضوري يا تلفني؛ اينترنت و پست الكترونيك، گفت‌وگوي «اعتماد» با حبيب مفتاح بوشهري را امكان‌پذير كرد. گفت‌وشنودي كه از سطر سطر آن، عشق به ايران و جنوب و خليج هميشه فارس احساس مي‌شود. حبيب، پيش از هرچيز با همان لهجه شيرين بوشهري از دريا و تاثير آن بر موسيقي خود گفت: من كنار دريا به دنيا آمدم و بزرگ شدم... دريا كه نه خليج فارس... وقتي بزرگ شدم فهميدم نوعي موسيقي وجود دارد كه مرتبط با درياست مثل «ني‌مه» يا «گلافي»؛ اين عشق من به دريا را بيشتر كرد... الان هم خانه‌ام در پاريس، كنار رودخانه است. دلم مي‌خواهد فضايي كه در آن زندگي مي‌كنم و احساسي كه دارم، كمي مشابه روزگاري باشد كه در بوشهر زندگي مي‌كردم.



تاثير افسانه‌ها بر موسيقي حبيب چه بوده با توجه به اينكه هم به افسانه‌هاي محلي چون «دي‌زنگرو» توجه كرده هم به اساطيري كه گستره بيشتري را دربرمي‌گيرد مثل «بابل خوشبخت».

بچه كه بودم مادربزرگم برايم قصه مي‌گفت. بزرگ كه شدم- البته از نظر سني- برايم جالب بود كه افسانه‌ها و ريشه آن را بشناسم؛ من داستان «دي‌زنگرو» را خيلي دوست داشتم؛ «دي‌زنگرو» يعني «مادر سياه‌رو» و «زنگار» به معني خرچنگ است. درمحله ما، صلح آباد، تصور مي‌كردند مادر سياه‌رو كه يك جن است، جلوي ماه را مي‌گيرد و از آنجا كه باور داشتند اجانين از فلز مي‌ترسند با سيني و قاشق و قابلمه حلبي كنار دريا مي‌رفتند و بر آن مي‌كوبيدند تا زن سياه‌رو كنار رود و ماه ديده شود. من اين افسانه را دوست داشتم پس با همان اسباب فلزي به استوديو رفتم و آلبوم «دي‌زنگرو» را ضبط كردم. آلبومي كه هشت سال پيش به بعضي قطعات آن به ديد موسيقايي نگاه نمي‌شد.

به چه قطعاتي به ديد موسيقايي نگاه نمي‌شد: «ني‌مه» يا «گلافي» كه گونه‌يي موسيقي كار است و در اين آلبوم هم آمده؟

خيلي كارها در بوشهر، مراسم و آيين است نه موسيقي. من در آلبوم «دي‌زنگرو»، براي نخستين‌بار به اين آداب و رسوم جنبه موسيقايي دادم. براي مثال، «گلافي» بسيار ريتميك است و تخصص اصلي من هم ريتم است اما اگر به شهر من بروي و بگويي موسيقي گلافي همه به تو مي‌خندند. اين‌طوري: هاهاهاهاهاهاهاها

تاثير فرهنگ و موسيقي آفريقايي بر موسيقي، حتي بر فرهنگ و زبان مردم بوشهر را نمي‌شود ناديده گرفت... از طرف ديگر بوشهر محل رفت و آمد اقوام و فرهنگ‎ها و زبان‌هاي مختلف بوده، اين مساله چقدر به حبيب كمك كرده تا ضمن حفظ اصالت‌هاي موسيقي‌اش با مردم ديگر ارتباط بيشتر و بهتري بگيرد؟

فرهنگ‌ها و اقوام مختلف بر آداب و رسوم مردم بوشهر اثر گذاشته‌اند اما تاثيرآفريقايي‌ها بيشتر بوده و اين موجب خوشحالي است زيرا انرژي خاصي به مردم شهر و ديار من تزريق كرده است... خود من از زماني‌كه به فرانسه آمده‌ام با آفريقايي‌ها كار كرده و اجراهاي مختلفي را با دوستان آفريقايي‌ام تجربه كرده‌ام و اين تجربه مشترك، برايم دشوار نبوده چراكه فرهنگ من به فرهنگ آنها نزديك بوده است.

اصلا چقدر لازم است موسيقي بوشهر با موسيقي جهاني همسو شود يا نيازي به اين كار نيست و قابليت‌هايي در موسيقي بوشهر هست كه براي مخاطب جذاب است؟

من به عنوان يك نوازنده جنوبي كه خارج از ايران زندگي مي‌كند خيلي تلاش كرده‌ام اصالت‌هاي موسيقي خود را حفظ كنم. در اين سال‌ها با گروه‌هاي مختلف و در سبك‌هاي متفاوت كار كرده‌ام اما شيوه ساز زدن من متفاوت است؛ ساز حبيب، لهجه دارد حتي وقتي با يك فلامنكو مي‌نوازد و اين موفقيت بزرگي براي من است و شيوه نواختن مرا خاص مي‌كند.

روزگاري مردم خوزستان و هرمزگان و بوشهر براي درمان بيماران رواني و كسايي كه مبتلا به زار مي‌شدند به «ماما زار»، «بابا زار» مراجعه مي‌كردند و مراسمي برگزار مي‌شد كه گونه‌يي موسيقي درماني بود... متاسفانه اين مراسم، كمرنگ شده است. چقدر ضرورت دارد موسيقي زار به همان شكل حفظ بشود يا بهتر اينكه اين نوع موسيقي با شرايط روز و تغيير مناسبات زندگي، بازآفريني شود؟


بهتر كه جواب اين سوال، نگفته بماند... زاري باقي نمانده و موسيقي زار را نمي‌توان روي صحنه اجرا كرد؛ مگر اينكه بازيگر خيلي خوب و توانايي باشي تا بتواني تنها گوشه‌يي از مراسم زار را به شكل نمادين به مخاطب نشان دهي گرچه خود من اعتقادي به اين كار ندارم.

امروز مراسمي مثل زار خيلي كمرنگ شده است. اين باعث مي‌شود، موسيقي مربوط به اين آيين هم از بين برود، در اين شرايط، بهتر نيست به بازآفريني افسانه‌ها و موسيقي‌ مراسم خاصي مثل زار بپردازيم، كاري كه محسن شريفيان در «سيراف» كرد يا اينكه بگوييم به اجراي صحنه‌يي زار باور نداريم؟


باز هم تكرار مي‌كنم زاري وجود ندارد؛ سال‌ها قبل اين مراسم در بوشهر و به زبان سواحيلي برگزار مي‌شده، زباني كه متاثر از زبان آفريقايي و گونه‌يي اورادخواني بوده؛ سال‌ها از آن زمان گذشته و نسلي كه برگزاركننده زار بود، از بين رفته است؛ من به عنوان يك موزيسين وظيفه دارم به دنبال شناخت اين مراسم موسيقايي باشم اما وقتي اصلي باقي نمانده ناچارم به شنيده‌هاي مردم توجه كنم يا از آنها كه مراسم را ديده‌اند بخواهم ديده‌هاي خود را برايم اجرا كنند... شايد زماني بخشي از اين مراسم را به صحنه ببرم اما آن روايت حبيب و از زار است نه اصل مراسم.

امروز در روزهاي عزاداري‌ سنج و دمام استفاده مي‌شود كه آن هم متاثر از موسيقي آفريقايي است و شباهت‌هايي به مراسم شيخ فرج يا همان زار دارد.


من اطلاع درست و دقيقي در اين زمينه ندارم. مي‌توان به نوشته‌هاي محسن شريفيان در «اهل زمين» مراجعه كرد.

و اما تصوري كه از موسيقي بوشهر در ذهن مخاطب عام وجود دارد، موسيقي بندر عباس و ريتم‌هاي بندري است؛ دلم مي‌خواهد از تفاوت‌ها و تشابهات موسيقي بوشهر و بندر عباس بگويي؟

موسيقي جنوب، مثل حلقه‌هاي زنجير به هم وصل است. معلوم است كه اين دو خيلي به هم نزديك‌اند؛ من موسيقي بندرعباس را دوست دارم و از ريتم‌هاي آن بسيار استفاده كرده‌ام. تفاوت اين دو موسيقي در سازبندي‌هاست كه بحث تخصصي و مفصلي است و در حوصله مخاطبان روزنامه نمي‌گنجد!

چگونه مي‌توان حركت را از موسيقي مردمي كه با آفتاب و دريا پيوند خورده است جدا كرد؟

واقعا نمي‌توان چنين كرد؛ بسياري از اين حركات، ريشه در آداب و رسوم و نوع كار ما بوشهري‌ها دارد و حذف اين حركت‌ها به معني ناديده گرفتن بخشي از آيين‌و سنت مردم بوشهر است... مي‌دانم محدوديت‌هايي وجود دارد اما اگر متوليان فرهنگي با فرهنگ مردم هر منطقه آشنا شوند، اين اندازه سخت‌گيري نمي‌كنند. از سوي ديگر موسيقي بوشهر، موسيقي صحنه است يعني به همان اندازه كه شنيدني است، ديدني هم هست و چشم‌ها را به ديدن دعوت مي‌كند؛ چطور مي‌توان ني‌مه خواند و حركت ماهيگيران آن هنگام كه تور مي‌اندازند يا پارو مي‌زنند را تقليد نكرد؟!

حکایت آشنا و دردناک

به نام خليج فارس و به كام ديگران
حكايت آشنا و دردناك
محسن شريفيان

جشنواره موسيقي خليج‌فارس فقط يك عنوان بود؛ عنواني كه استان‌هاي ساحلي چون بوشهر و هرمزگان با موسيقي ويژه و شنيدني خود نتوانستند از آن بهره ببرند. ترديدي نيست كرمان تجربه بيشتر - و نه كافي! – در زمينه برگزاري جشنواره‌هاي مربوط به موسيقي نواحي دارد. اما نبايد فراموش كرد نام اين جشنواره، يادآور يك محيط جفرافياي خاص است، پس منطقي‌تر آنكه در محيط خودش برگزار شود.

آيا بهتر نبود جشنواره موسيقي خليج فارس در جنوب ايران و در شهرهاي ساحلي آن برگزار شود؟ شايد اين جشنواره، روزنه‌يي بود تا هنرمندان در ديار خود نفسي بكشند و مردم بار ديگر به كنسرت بيايند. شايد به اين بهانه، دري از هزار در بسته هنرمندان موسيقي گشوده مي‌شد. شايد برگزاري جشنواره موسيقي خليج فارس در استان هرمزگان، بوشهر يا خوزستان، موجب تلطيف فضاي عمومي مي‌شد و از سختگيري و كج‌انديشي بعضي متوليان فرهنگي - هنري جنوب ايران مي‌كاست. متولياني كه موسيقي بومي و هنرمندان اين نوع موسيقي را ترد كرده‌اند.

از سوي ديگر اين همه جشنواره موازي براي چه؟ مگر نه اينكه جشنواره بايد هدفمند باشد و به افق پايداري نگاه كند؟ اصلا برگزاري اين تعداد جشنواره با عناوين مختلف، چه معنا و مفهومي دارد؟ چرا در ايران جشنواره‌ها به صورت هدفمند، تكرار و دنبال نمي‌شوند؟ چرا هر دولت يا وزير يا مديري اصرار دارد جشنواره جديدي شكل دهد و جشنواره‌هاي گذشته را ناديده بگيرد؟ خروجي اين جشنواره‌ها چيست؟ براي مثال چرا تا به حال، يك اثر موسيقايي در ارتباط با موسيقي خليج فارس منتشر نكرده‌ايم؟

اين جشنواره‌ها فقط نامي را با خود به يدك مي‌كشند و همه ما از روي مصلحت، هميشه سكوت كرده‌ايم. گروه‌هاي موسيقي، همواره صورت خود را با سيلي سرخ كرده‌اند. همزمان با هر جشنواره گفته شده: به علت كمبود بودجه نتوانسته‌ايم برنامه‌يي درخور اجرا كنيم و اين كمبود در جشنواره بعدي جبران مي‌شود؛ براي رضاي خدا، يك بار هم به اين فكر كنيد كه جشنواره مورد نظر همان جشنواره بعدي است كه از آن سخن مي‌گفتيد.

شما در جشنواره خليج فارس هم با كمبود بودجه روبه‌رو بوديد؛ يعني توان پرداخت حق‌الزحمه و بعضا اياب و ذهاب دلخواه گروه‌ها را نداشتيد. پس، ناخواسته گروه‌هاي اصلي و ساكن در دوردست‌ها حذف و گروه‌هاي خودي و دم‌دستي و كم‌هزينه جايگزين شدند. گروه‌هايي كه ارتباطي با موضوع جشنواره نداشتند. براي همين است كه ما شاهد فقط يك گروه از ميناب بوديم كه آن هم كاري به كيفيت كاري آنها نسبت به گروه‌هاي مطرح هرمزگاني نداريم.

احتمال مي‌رود دست اندركاران جشنواره خليج فارس، به ويژه در بخش موسيقي، از اقدامات دولتمردان عرب درباره تحريف فرهنگي اين نام خبر ندارند. شايد هم با خبرند كه مي‌گويند، خليج فارس يك دغدغه ملي است و جشنواره موسيقي خليج فارس به يك منطقه خاص تعلق ندارد! آيا ما در اين خصوص از يك مشاوره فرهنگي در حوزه خليج فارس استفاده كرديم؟ آيا آسيب‌شناسي كرديم كه چگونه با موسيقي خليج فارس تاريخ اين منطقه را زنده نگه داريم و از فراموشي بخش اصلي اين نوع موسيقي يعني موسيقي دريانوردان و موسيقي كار جلوگيري كنيم. كدام سمينار تخصصي برگزار شد؟ خروجي آن چه بود؟ نوازندگان جوان و پيشكسوت موج و دريا و نخل، كجاي قافله بودند؟

در اين چند دهه قريب به اتفاق كشورهاي عربي همسايه از طرفي براي استفاده از ساز

ني‌انبان از نوازنده‌هاي ايراني استفاده مي‌كنند و البته كه ناگزير هم هستند و از طرفي به عربي بودن اين ساز و ساخت مجسمه‌هايي از اين نوازندگان به لباس عربي مبادرت مي‌ورزند... حكايت غريبي است فكر مي‌كرديم نام خليج فارس را تحريف مي‌كنند غافل شديم از تحريف فرهنگي!

جشنواره موسيقي خليج فارس، يك موضوع ملي است از اين‌رو كشورهاي عربي، مجسمه مي‌سازند و لباس عربي بر تنش مي‌پوشند و مي‌گذارند ني ‌انبان بنوازد؛ بگذار بنوازد؛ بهاي اين همه سال ني انبان نواختن ما چه بود: تنها با سيلي، صورت خود را نواختيم. حالا تنها نام خليج فارس تحريف نمي‌شود كه موسيقي خليج فارس هم به تاراج مي‌رود. آيا زمان آن نرسيده كه جشنواره را به زجرواره براي هنرمندان تبديل نكنيد. چرا متمركز نمي‌شويد و به جاي اين همه جشنواره يك يا دو جشنواره با آبرو برگزار نمي‌كنيد؟...

حكايت آشنا و دردناكي است ذخاير نفت و گاز ملي و حمل كپسول گاز بشكه‌هاي آب بر دوش زنان و مردان جنوب! تا حادثه است و مصيبت؛ مردمان غيور و صبور و خونگرم خليج فارس! اما تا خبري از جشن است و كمي سرگرمي و فرصت، به نام ديگران! هنرمندان خوش نوايي كه در فقر و نداري و گمنامي بي‌نوا مانده‌اند. چرا اينقدر كم‌توجهي مي‌شود؟ چرا هيچ كدام از نوشته‌هاي ما مورد توجه و بررسي قرار نمي‌گيرد؟ چرا جواب نامه‌ها و طومارهاي ما به متوليان فرهنگي بي‌پاسخ مي‌ماند؟
http://www.etemaad.ir/Released/92-02-12/230.htm

گروه لیان در افتتاحیه جشن روز ملی خلیج فارس به روی صحنه رفت

گروه لیان در افتتاحیه جشن روز ملی خلیج فارس به روی صحنه رفت

گروه موسیقی لیانموسیقی ایرانیان – سودا مولائی: گروه موسیقی لیان به سرپرستی محسن شریفیان و خوانندگی آکا صفوی، امروز در جشن روز ملی خلیج فارس که در سالن وزارت کشور برگزار شد، به روی صحنه رفت.به گزارش خبرنگار موسیقی ایرانیان، این اجرا که با استقبال مخاطبین روبرو شد، گروه لیان یک بار در ابتدا و در غیاب رئیس جمهور به روی صحنه رفت و پس از اتمام اجرا با توجه به اینکه محمود احمدی نژاد وارد سالن مراسم شده بود، مسولین از این گروه درخواست کردند دوباره در حضور رئیس جمهوری و هیات همراه به اجرا بپردازند و گروه لیان نیز با وجود عجله برای رسیدن به پرواز (اجرای بعدی این گروه به مناسبت خلیج فارس در عسلویه) دوباره به روی سن بازگشت و شریفیان قطعه ای نیمه خوانی (آهنگ کار بر روی دریا) اجرا و این آهنگ را به پاس قدردانی از پرفسور احمد اقتداری (چهره ماندگار خلیج فارس) به ایشان تقدیم کرد. همچنین این چهره ماندگار کشور و خلیج فارس پس از اجرای لیان به روی صحنه آمد و از محسن شریفیان و اعضای گروهش برای اجرای ماندگارشان تقدیر و تشکر کرد.شایان ذکر است در این مراسم گروه موسیقی لیان تنها گروه موسیقی محلی کشور بود که برای اجرا دعوت شده است و از نکات حالب توجه اجرای لیان شاهنامه خوانی آکا صفوی خواننده این گروه بود که مورد استقبال قرار گرفت.این برنامه هم اکنون با حضور محمود احمدی نژاد در سالن وزارت کشور در حال برگزاری است.


حضور احمدی‌ نژاد «لیان» را روی صحنه فرستاد + تصاوير

جشنواره موسیقی خلیج فارس؛ به نام ما و به کام دیگران


  جشنواره موسیقی خلیج فارس؛ به نام ما و به کام دیگران

خليج فارس: جشنواره موسیقی خلیج‌فارس فقط یک عنوان بود؛ عنوانی که استان‌های ساحلی چون بوشهر و هرمزگان با موسیقی ویژه و شنیدنی خود نتوانستند از آن بهره ببرند.
 
به گزارش «خليج فارس» به نقل از برنا؛ موضوع اصلی جشنواره خلیج‌فارس،حماسی‌خوانی بود که فراموش شد و کمبود بودجه، کلیت جشنواره را زیر سوا برد. جشنواره موسیقی خلیج‌فارس با حضور پانزده گروه موسیقی 10 گروه در بخش رقابتی و 5 گروه در بخش جنبی- برگزار شد که «دلنواز، مهروا، پاسارگاد و اهورا» از کرمان و «نوای سمیره» کوهدشت لرستان، شرکت‌کنندگان در بخش جنبی بودند.

گرچه انتظار می‌رفت جشنواره‌ خلیج‌فارس به موسیقی استان‌هایی چون هرمزگان و بوشهر ، بخش‌هایی از خوزستان و سیستان و بلوچستان بپردازد؛ یکی از اهداف برگزاری جشنواره، حمایت از موسیقی محلی و معرفی آن بود و موسیقی این مناطق، از جذاب‌ترین و پرمخاطب‌ترین انواع موسیقی بومی ایران است؛ بگدریم از این‌که گروه‌های شرکت‌کننده، گروه‌های موسیقی سنتی بودند و نه محلی و به موضوع اصلی جشنواره که حماسی‌خوانی بود، پرداخته نشد.

محسن شریفیان، سرپرست گروه موسیقی لیان است. گروهی که در تمام این سال‌ها کوشیده موسیقی بوشهر را نه تنها به هموطنان خود که به مردم علاقه‌مند در دیگر کشورها نیز معرفی کند؛ به گفته او جشنواره باید هدفمند باشد و از موازی‌کاری بپرهیزد. درست است که چند دوره جشنواره موسیقی نواحی در کرمان برگزار شده اما نام جشنواره خلیج‌فارس، برگرفته از یک محیط جفرافیای خاص است و بهتر و منطقی‌تر آن‌که در محیط خودش برگزار شود.

او با اشاره به مشکل همیشگی کمبود بودجه می‌گوید: در بخش جنبی جشنواره خلیج‌فارس، 5 گروه کرمانی شرکت کردند چرا که مشکل همیشگی برگزارکنندگان، کمبود بودجه و هزینه اقامت و رفت و آمد است بهتر نبود چنین جشنواره‌ای در یکی از استان‌های حاشیه‌ خلیج‌فارس برگزار می‌شد؟

اصلاً چرا جشنواره را به زجرواره‌ای برای هنرمندان تبدیل می‌کنند؟ وجود این همه جشنواره موازی بهتر است یا برگزاری دو جشنواره آبرومند؟! سیاورشن بندرعباسی، روزنامه‌نگار و پژوهشگر موسیقی هرمزگان است. او هم براین باور است که اگرچه جشنواره موسیقی نواحی در کرمان برگزار می‌شود اما بهتر بود، جشنواره‌ای که نام خود را وامدار خلیج فارس است در استان‎‌های ساحلی برگزار شود.

جشنواره موسیقی خلیج فارس؛ به نام ما و به کام دیگران


ادامه نوشته